34

دفتر دلم

امروز دومين جلسه كلاس خودشناسي در سال 1391 است كه در خونه ما برگذلر ميشه.

تمام شرايط لازم براي پذيرايي مهمونارو آماده كردم ، همسرم براي ماموريت كاري به

مريوان سفر كرده ، دخترم هم رفته مدرسه و از اونجا براي ناهار به خونه دوستش مهمون

شده، من پس از مدتها توي خونه تنها هستم ، وقت رو غنيمت شمردم اومدم نت تا كمي با دفتر

دلم خلوت كنم. حرف هاي زيادي براي نوشتن دارم ولي ترجيح ميدم در زمان حال باشم و از يادآوري

گذشته كه جز ناراحتي نتيجه اي نداره بگذرم .ديروز كارماي يكي از قضاوتهايي كه در مورد

خواهرم كرده بودم رو پس دادم ، افتادم توي همون دامي كه اون افتاده بود ، حالا كه فكرش رو ميكنم

مي بينم كه بايد انديشه ام رو ارتقا بدم و از جريانات پيش آماده در جهت تجربيات زندگي نهايت

استفاده رو ببرم. بهتر كه افكارم رو روي اهدافم متمركز كنم تا وارد مسايل بيهوده ، در زماني كه

آدما براي خوشحال بودن بايد هزينه كنند اين يك هنر محسوب ميشه كه خودت اين شرايط را
 
براي خودت فراهم كني.حداقل كاري كه ميشه كرد براي شادي در زمان حال اينه كه كاري كه

دوست داري را انجام بده .از صبح كه بيدار ميشم همش فكرم اينه كه زمان رو طوري تنظيم كنم

به برنامه هاي روزانه كه براي اهدافم دارم،برسم .مدتي بود كتاب نقش عايشه درتاريخ اسلام را مطالعه

ميكردم ، كلي درس هاي آموزنده گرفتم .حالا با تمام وجود  شيعه حضرت علي هستم.

مابين نوشتن اين مطالب چند بار تلفن زنگ خورد ،رشته افكارم از هم گسسته شد ، ترجيح ميدم

همينجا پايان بدم . ميرم تا شيريني مراسم بعد از ظهر رو بخرم و آماده بشم براي پذيرايي.

                                      خدانگه دار



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در دو شنبه 4 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت10:32توسط یسنا | |