خدارو شكرامروز هم طلوع خورشيد را ديدم و روز جديدي رو در دنياي خودم تجربه ميكنم . پست و بلندي هاي زندگي درس هاي خوبي بهم ميده ، هرچند با لحظه هاي بظاهر تلخي همراهه ولي ارزشش را داره و از اين بابت شاكرم . گاهي از زبان آدمهاي مختلفي ميشنوم كه اين روزها رو هوام ؛ شايد برام اتفاق هم افتاده باشد ولي در اين لحظه اين تجربه بهتردرك ميكنم . اين روزها من خيلي رو هوام ، چون دو ماه صاحبخونه خونه رو گذاشته بنگاه ولي هنوز كسي نپذيرفته . مدتيه همسرم هم بيكاره ، مبلغي پول طلب داره ؛ اين روزها تمام تلاشش رو ميكنه تا اين طلبه دو ساله رو زنده كنه . البته جوينده يابنده است و بيشترين تلاش ممكن را انجام دادن يكي از چهار ميثاقه كه در انتها پيروز ميدانيم . بهترين راه براي خروج از اين اضطراب و خوشبيني در شرايط بحران اينه كه : من يك برنامه ريزي روزانه داشته باشم و تمام لحظه هامو باهاشون پر كنم و به افكار منفي اجازه ورود به ذهن را ندم يا اگر هم وارد شدن اجازه ايستا بهش ندم ؛ اولين برنامه روزانه بهتره با عشق به خود شروع بشه ؛ دو ليوان آب ناشتا ميخورم و پياده روي نيم تا يك ساعت رو دارم ، تمرين سنتور و نقاشي خيلي حس خوبي بهم ميده ؛ نظافت خاص هم اين روز ها كمكم كرد تا شستشوي لازم براي مهاجرت را داشته باشم . مراقبه در روز خيلي لازم و ضروريه ؛ نماز هاي واجب در واقع يك مراقبه عاليه ؛ خوندن سوره ياسين به مدت چهل روز ميتونه يك تفكر مثبت را در وجودم نهادينه كنه ؛ هنر خياطي هم گزينه خوبي براي خلاقيّت و استفاده از لباس هايي كه ديگه وجودش در بوفه لباس نشانه وابستگيه . برنامه هاي روزانه رو روي تخته وايتبرد نوشتم تا جلوي چشمم باشه و هر لحظه با ديدنشون در ذهنم حك بشه ؛ انشاالله وقتي پيشرفت داشتم و جزئ باورها بصورت عادت دراومدن ؛ اونوقت ميتونم باورهاي جديدي رو وارد گردونه كرده و به ضمير ناخودآگاهم بسپارم . ديروز همسرم تونست در زنده كردن پولش نصف راه رو طي كنه و انشاالله خدا كمك ميكنه تا سر برج تمام پول نصيبش ميشه ؛براي اين پيروزي ديروز جشن گرفتم ، يك وسيله خونه خريدم و وسايل ساندويج رو گرفتيم توي خونه يك شكمي از عزا در آورديم . به اميد خدا
امروز با كسالت از خواب بيدار شدم ، انرژيم تحليل رفته . دلايل زيادي هست ولي ....ازهمه بدتر بيكاري و نداشتن درآمد در اين اوضاع و احوال خراب و بحرانه ، خدايا تو فراموشمون نكن ، اغلب بنده هات براي سود مادي دست به هر كاري ميزنن تا خودشونو بالا بكشن؛ نميتونم درك كنم اونهايي رو كه بندگان خدارو نردبان ترقي خود قرار ميدن ، بهتره در حقشون دعاي خيركرد تا هرچه زودتر به خودشون بيان ؛ گذر زمان مثل برق و باد داره ميگذره تا بخواي بجنبي حضرت عزرائيل اومده سروقتت . خدايا تو بهم صبر بده تا بتونم مقاوم باشم . برنامه هاي روزانه زيادي براي خودم چيدم و روزها اجراش ميكنم تا فشار زندگي منو از پا در نياره. قله ها و دره ها در مسير زندگي براي رشدمون است ، صبر و پايداري باعث خلق راه حلهاي تازه اي ميشه .خدايا تو تها پشتوانه من هستي . در اين سالها خيلي تغييرات سازنده اي داشتم ولي باز در اون شرايط خاص افسردگي سراغت مياد . فقط ياد خدا آرامش دهنده لحظات زندگيمه . ديروز دكتر خسروي در شبكه 5 صحبت ميكرد: تلاش كنيم معنويات در روح و روان و رفتار ما نمايان باشه ، اينكه تمام روز به عبادت مشغول باشي ولي با روحيه ناپسند با بندگان خدا ارتباط داشته باشي ، خداراضي نيست. خدايا كمكم كن تا قانون برنده برنده راجاي جاي زندگيم پياده كنم ، دوست دارم وقتي به گذشته نگاه ميكنم احساس گناه نداشته باشم . زندگي در لحظه حال قشنگترين لحظه است . الهي شكر
امروز15 خرداد 92 ، ديروز آخرين روز كلاس پنا بود، رفتيم تا مهرهمديگرو ببينيم. كلاس خونه نسرين بود كه اردلان واقع در آزادگان كرج مينشست . از منطقه اش خوشم اومد . تصوير ذهني زدم انشاالله خدا قسمتم كنه به اونجا مهاجرت كنم .اگر به اعتقاداتت اعتماد و اطمينان داشته باشي ، مسلما به آنها ميرسي . به خودم گفتم : ثريّا سعي كن به باورهاي قشنگي كه بواسطه مهارت هاي زندگي كسب كردي ؛ ايمان داشته باش تا معجزه خداوند را در جاي جاي زندگيت ببيني . اين روز هاي كمي اضطراب جابجايي خونه رو دارم ، خدابخير كنه . صاحب خونه يكدفعه 400 هزارتومن اجاره رو برد بالا . چي بگم ؛ هركس مال داره و اختيار. اي كاش ما همه بنده هاي خدا ميتونستيم قانون برنده برنده رو در دنيايمان پياده كنيم اونوقت جهان ميشد نور علي نور.فعلا هر كس مياد براي ديدن خونه نميپسنده . ما هم درقله ها و دره هاي زندگي صبر رو سر لوحه زندگي قرار داديم . صبر در زندگي باعث رشد خلاقيّت ميشه ولي تحمل بدنبالش عصبيّت مياره . طفلك همسرم اين روزها همش بدنبال زنده كردند پولاشه كه در سمنان كار كرده بود . خدايي اگر نخواي افكار منفي نياري ديگه چي بگي به اين كارفرماهايي كه كار از كارگر ميكش و اونوقت ميخوان حق و حقوق طرف رو بدن تب و لرزشون ميگيره . بابا به خدا اين قانون كارما نميذاره از دستش در بري ، تا تاوان كارهاتو پس ندي از اين دنيا نميري . بقول فرزانه ميگفت: ما چه ميدونيم در دنياي مردم پول دار چي ميگذره اين تفكر ماست كه فكر ميكنيم اونا هيچ غم و غصه اي ندارن .هر كس در انديشه خودش ميدونه داره چيكار ميكنه ؛ بهترين قاضي كارهامون خودمون هستيم . در اين دنياي پر از چالش بهترين كار اينه كه هركس در زندگيش برنامه ريزي داشته باشه و در جهت اهداف هدفمندش كوشا و پويا باشه . برنامه هاي روزانه ام رو روي تخته وايتبرد نوشتم ؛ هر روز انجامش ميدم همه رو با لذت دنبال ميكنم ، سنتور ، نقاشي ، خياطي ؛ مطالعه و پياده روي برنامه ايه كه روزانه پيگيرش هستم . خدا ياريم كنه نماز خوندن كه تنبلي ميكنم رو با عشق سر وقت بخونم ، معنويّات در زندگيم حرف اول رو ميزنه زيرا بهترين راه براي ارتباط با خدا نماز بپا داشتنه . الهي به اميد تو
سال 1391 باهمه اتفاق هاش تموم شد ، اميدوارم سال 92 سال پر بركت و رشدي براي همه بنده هاي خدا باشه ، بستند و به دنياي ديگه رفتند ، فكر و ذهنم رو به خودشون مشغول كردند ، يكي گذشته نتونستم باور كنم كه از پيشم رفته و ديگه نميتونم چهره اش رو عشق موج ميزد و يك نيرويي قلبم رو بهش متصل ميكرد، حالا گاهي اوقات چهره ي نورانيش رو در عالم رويا ميبينم . دوست داشتم امسال وقت تحويل سال روي خاكش باشم ولي مادر شوهرم تنها بود ترجيح دادم عشق دريافت ميكنم و هر وقت عيدي برام هديه ميده ، در نگاهش دوست داشتن رو كاملا بهش عطا كن تا سايه اش سالها بر سرم باش ، ديگه از دار دنيا يك مادر مونده نفر ديگه يكي از همكلاسي دوران دبيرستانمه كه اطلاعيه فوتش رو در امامزاده شيرعلي ديدم ، خشكم زد ، البته دوستم شد و در رختخواب بستري شد ، چه خاطراتي انتقال پيدا كرد ، چقدر چهره زيبا و معصومي داشت ، انگار خدا هر خلاصه كرده بود .همه بچه ها دوستش داشتند، سال چهارم دبيرستان در حاليكه كنكور خبر شهادت پدرش رو آوردند . خدا ميدونه كه چقدر گريه و زاري ميكرد ، خيلي باهاش همدردي ازدواج كرده . دختر داييم اونو بيماري ام اس دچار شده ، بردنش آمريكا براي در بستر بيماري بود و همسر وفادارش ازش يك لحظه جدا نشد، دسته جمعي ازش دارم ، خدايا باورم نميشه چه اتفاق هايي در طول زندگي هر كس زيباي شيرازيش هيچ وقت يادم نميره ، دوستاي دوران دبيرستانم رو دوستشون دارم و هميشه بهترين انديشم از خدا ميخوام منو يك مياد ميخندم . خدايا روح مادرم و دوستم آزيتا رو در جهان ْآخرت ، چون هردو پاك از اين دنيا سفر كردند . عزيزانت ميوفتي تازه خوشحال ميشي كه اونارو ملاقات ميكني . به اميد يك سال پر از معنويات و عشق
|
About![]()
به وبلاگ من خوش آمدید Archivesآذر 1400تير 1400 اسفند 1399 بهمن 1399 دی 1399 آبان 1399 مهر 1398 دی 1397 آذر 1397 مرداد 1397 خرداد 1397 ارديبهشت 1397 اسفند 1396 بهمن 1396 دی 1396 آبان 1396 مرداد 1396 بهمن 1395 دی 1395 تير 1395 خرداد 1395 ارديبهشت 1395 اسفند 1394 دی 1394 آبان 1394 مرداد 1394 خرداد 1394 اسفند 1393 آبان 1393 مهر 1393 شهريور 1393 مرداد 1393 خرداد 1393 اسفند 1392 دی 1392 آذر 1392 آبان 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 اسفند 1390 آبان 1390 مهر 1390 شهريور 1390 ارديبهشت 1390 فروردين 1390 اسفند 1389 بهمن 1389 AuthorsیسناLinks
ورود ممنوع؟...
Specific![]() ![]() ![]() ![]() ![]() LinkDump
کیت اگزوز ریموت دار برقی |