76

دفتر دلم

خيلي دوست داشتم جاي فخرزمان بودم و اين عشقو تجربه
ميكردم؛فكرشو ميكنم چقدر حس قشنگيه كه يك نفر تو رو فقط
واسه خودت بخواد و هر كاري بكنه براي رسيدن بتو.

اين روزا همش فكر ميكنم پشتم خاليه،كسي رو ندارم كه هواي
منو داشته باشه.البته اين فكرا قبلا هم به سرم ميزد ولي
اين دفعه فرق ميكنه ،چون حس ميكنم قوي تر شدم ؛انگار بر
ترسم غلبه كردم يا شايد ايمانم به خدا محكم تر شده ؛
هر جا كه ترس هست عشق جايي نداره ،شايد ترسم كمرنگ
شده خدا رو بدون قيدو شرط در زندگيم حاضر ميبينم .
خدايا سپاسگزارم و از داشته ها و نداشته به درگاه تو
سجده شكر بجاي ميارم.
ولي امروز در اين روز عزيز از خدا خواستم كه منو مثل همه
بنده ايي كه ثروتمنشون كرده منو هم مانند اونها متمول
كنه .آخه من چي كم دارم از بقيه.حتما اونا فقط از خدا خواستن
خدا هم لبيك گفت.
ميدونم مشكل از خودم .
خدايا من هم لايق ثروت و توانگري و توانمندي هستم ،پس
با تمام وجود از تو درخواست ميكنم؛وايمان دارم بهم ميدي،
حالا چطوري ميخواي بهم بدي خودت ميدوني و از چه راهي.
من كاملا آماده دريافت اين ثروت همراه با سلامتي از تو هستم،
خدايا اين توانمندي رو هم بهم بده كه در راه رضاي تو
استفاده كنم.
خدايا من ميخوام انسان مثبت انديشي باشم و همه آدمارو كه
بهم بد كردن رو ميبخشم ؛آماده ديافت خوبي ها از كاينات
هستم .
عشق الهي هم اكنون مرا توانگرو دولتمند ميكند.
من لايق ثروت و سلامتي هستم.
هر روز زندگيم از هر جهت بهتر و بهتر ميشود.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در سه شنبه 13 آبان 1393برچسب:,ساعت20:52توسط یسنا | |